نیمه شب 25 شعبان هست. نشستم و کتاب کهکشان نیستی رو میخونم. در جایی از کتاب آیت الله قاضی توصیه میکنن که اگر دنیا و آخرت میخوای نماز شب بخون. ثواب نماز شب خوندن رو سرچ میکنم. همزمان که سرچ میکنم یاد چند شب پیش میافتم. وقتایی که دلم میخواد حرف خاص خدا به خودمو بشنوم استخاره میکنم. به خدا گفته بودم دلم میخواد رشد کنم ولی از هر جا شروع میکنم همون اول راه کم میارم، تو بهم بگو اینبار از کجا شروع کنم. قدم اول من کجاست؟ استخاره کردم، آیهای که اومد دربارهی پاک کردن مال از حرام بود. پیش خودم گفتم مال ما که حلاله، ما که خدایی نکرده از جای اشتباه روزی کسب نمیکنیم. بار دوم استخاره کردم؛ باز هم در رابطه با مال حرام اومد. بار سوم هم همینطور. بار چهارم هم دربارهی ربا. در حالی که ناراحت و نگران بودم یاد وامهای بانکیمون افتادم. برای خونه خریدن وامهای زیادی گرفته بودیم؛ همه با سود و با خوابوندن پول توی حساب. حکمش رو سرچ کردم و حرام بود. امشب که داشتم ثواب نماز شب رو سرچ میکردم ناخودآگاه یاد اون شب افتاده بودم. تو همین فکرها بودم که چشمم به نظری که پایین مطلب بود افتاد و اشک توی چشمام جمع شد. کسی که اسمش ناشناس بود انگار برای همون لحظهی من اون کامنتو گذاشته بود:" نماز شب با ترک گناه انجام بدید. وامهایی که سود دارند سودش از نظر مبارک امام خمینی و آیت الله بهجت حرامه."
این همه گناه، چرا بدون مقدمه رفته بود سراغ سودهای بانکی. انگار داشت به من یادآوری میکرد.
با این همه نمیدونم چیکار کنم. نه توان صاف کردن این وامهارو داریم نه حتی اگه میداشتیم هم بعید میدونم همسرم راضی به انجام این کار بشه . حالا فرضا وامهای خودمون تسویه بشه، خونهی اقوام و پدرو مادرهامون چیکار کنیم؟ اونها هم از این وامها دارن. یعنی چیزی سر سفره شون نخوریم؟ اونقدر خودم گناهکارم که حتی جرئت نظر دادن در این باره ندارم. اونقدر خودم از جاهای مختلف دینم کم میذارم که اگه چنین چیزی رو بخوام به دیگران گوشزد کنم حق دارن اشتباهات خودم رو بهم یادآور بشن. خدایا خودت کمکم کن، نذار شرمندت باشم.